برای پسر نازم سید ماهان

سلام پسر پسر قند و عسل ، نبات و شکر 15 ماهگیت مبارک باشه عشقمممممممم عزیزم کم کم  داریم به نوروز 93 وارد می شیم ، سال 92 با همه خوبیها و خوشیها و گاهی تلخیها داره یواش یواش به اتمام میرسه . امیدوارم سال 93 سال بسیار خوبی برای همه ما باشه . آمین سال گذشته این موقع ها شما خیلی کوشولو بودی و ما اصلا نمی تونستیم بریم بیرون و همش می ترسیدیم که خدای نکرده مریض بشی ولی امسال خدا رو شکر ، بزرگ شدی و آقایی شدی برای خودت و ان شااله قراره که حسابی بریم مهمونی و خوش بگذرونیم . ماهان جووونم ، پسر دایی مامان تصادف شدیدی کرده و الان 3 هفته هست که بیهوش توی بیمارستانه و همه ما از این بابت خیلی ناراحتیم . پسرم دعا کن که پسر دایی رضا سلامتیش...

سلام ماه ماهان ، شاه شاهان گل پسرم سومین دندون شما هم نزدیک 15 ماهگی رویت شد . مبارکت باشه عزیزم . ان شااله اون یکی دندونات هم بزودی در بیان تا شما راحت بشی و بتونی به راحتی غذا بخوری . این اولین دندون از دندونای بالاییت هست عزیزم . خدایا به خاطر تمام لحظه هایی که کنار پسرم هستم و سلامتی و شادی او را میبینم تو را سپاس می گویم و امیدواریم خدا هیچ فرزندی رو مریض و بیمار نکنه و اگه بچه ای بیمار شد ، خداوند مهربون بهش لطف و عنایت کنه و زود به شفای عاجل دست پیدا کنه . خدای عزیز و مهربونم هیچ پدر و مادری تحمل بیماری بچه اش رو نداره ، خودت به همه مریضا شفا عنایت بفرما . آمین . ...

سلام خوشگل مامان عزیزم دیگه یواش یواش داری 15 ماهه میشی و خدا رو شکر ، روز به روز آقاتر و باهوش تر میشی . ماهان جون 12 اسفند تولد 3 سالگی پسر دایی شما یعنی آقا آیهان خوشگل بود و اون شب با آیهان کلی شیطونی کردی و بهتون خوش گذشت .   ( ماهان ، آیهان ، علی سان ) آیهان جونم تولدت مبارک . ان شااله 120 ساله بشی و همیشه سالم و سرحال و خوشبخت و موفق باشی و زیر سایه خداوند مهربون و خانواده سربلند و سرافراز باشید . و خبر دیگه اینکه موهات یه کم بلندتر شده بود و اذیتت میکرد . منو بابایی تصمیم گرفتیم موهاتو  کوتاه کنیم ، میترسیدیم که نزاری و اذیت کنی ولی شما آقا پسر خوشگل خیلی ساکت نشستی و فیلم تولد آیهان رو دیدی و بابا م...

عشقم 14 ماهگی مبارکککک . انشاالله 140 ساله بشی جوانمرد کوچیکم . عزیز دلم شما الان دیگه یک سال و دو ماهه هستی و برا خودت مردی شدی . ماشااله پسر دوست داشتنی مامان ، خدا رو شکر توی این چند ماه کارای جدیدی یاد گرفتی و باهوش تر و عاقل تر شدی و همه کارای مامان و بابا رو تقلید میکنی . یه کتاب داری که توی اون نی نی های خوشگل هستن و شما عاشق اون کتاب هستی و دوست داری تند تند ورقش بزنی و من برات کارای نی نی هارو توضیح بدم . خدای مهربون به خاطر این جواهری که به من دادی ازت ممنونم .      

پسرم ، عسلم ، خوشگلم ، جیگرم ، همه دنیای من ، ماهانم دیروز 26 دی بود و تولد من 26 دی سال 91 ، شما سالم و سرحال ولی خیلی کوشولو بعد از 35 روز بستری شدن از بیمارستان مرخص شدی و این بهترین و زیباترین هدیه بود و هست که من تا بحال هدیه گرفتم و این هدیه بزرگ رو خدای مهربون بهم هدیه داد و من از این بابت خیلی خوشحالم . چون میدونم خدا خیلی منو دوس داره . خدای مهربونم شکرت و امسال که سال 92 هست ، من یه پسر شیطون و دوست داشتنی 13 ماهه دارم که همه دنیای منه ، همدم تنهایی منه . پسرم زندگی من بدون تو هیچ ارزشی ندارد ، تو یه فرشته الهی هستی تو یه معجزه ای و من هر چه قدر هم به خاطر این معجزه شاکر باشم ، باز هم ناشکری کرده ام . ...

سلام خوشگل مامان عزیزم 13 ماهه شدی ، مبارک باشه نباتمم مامانی یواش یواش داری دندون دومی رو هم از پایین در میاری ، یعنی تقریبا بعد از 1/5 ماه که اولی رو در آوردی . کارای که قبلا بلد بودی رو الان دیگه تند تند انجام میدی و کارای جدیدی هم یاد گرفتی ، یاد گرفتی هر وقت مای بیبی میبینی با صدای بلند میگی مای بیییییی بی هر وقت میخای که بغلت کنیم دستاتو میبری بالا و لباتو جمع میکنی الکی حالت گریه میگیری و میگی بـــــــــــا بـــــــــــا هر وقت هم چیزی بخای و ما بهت ندیم شدیدا عصبانی میشی و یه چیزی مثل بالش یا عروسک رو گاز میگیری از ایستادن به تنهایی و راه رفتن خیلی میترسی خلاصه اینکه پسرم ، هر روز که بزرگتر میشی تو دل بروتر میش...

قند و عسلم سلام عزیز دلم ، روز یکشنبه برای واکسنت رفتیم بهداشت ولی گفتن که فقط روزهای چهارشنبه واکسن میزنن و قد و وزن و دور سرت رو اندازه گرفتن و قرار شد که روز چهار شنبه برای واکسن بریم و امروز که روز چهارشنبه هست و شما یک سال و 12 روزه هستی ، واکسن یکسالگیت رو زدن و شما تا 6 ماه از دست این واکسن ها راحت شدی . آقای دکتر واکسن زن گفت که این واکسن درد نداره ولی ممکنه یه خورده تب کنی که ان شاالله تب نکنی و همیشه سالم و سرحال باشی . عشق من خیلی دوست دارم . ...

ماهان گلم سلام مامانی با دو روز تاخیر عکسای تولد یک سالگیت رو میزارم آخه شما از یه هفته پیش یه سرماخوردگی شدید گرفتی و من اصلا حال و حوصله درست و حسابی ندارم . عزیز دلم به خاطر این سرماخوردگیت و هم اینکه تولد شما مصادف با ماه صفر هست و هم اینکه شب تولد یک سالگی شما برف شدیدی می بارید یه جشن کوچولو و خودمونی گرفتیم .    عزیز دلم با وجود اینکه مریض بودی ولی اصلا اذیت نکردی فقط دیگه آخرای مهمونی خوابت میومد و یه کم گریه کردی . ان شاالله تولد های بعدیت خیلی مفصل تر و خوشگل تر از این برگزار بشه و این هم چند تا عکس از تزیین خونه و کیک و البته ماهان گلی .           &nb...

عشق من ، جیگر گوشه ام ، همه دنیای من ، پسرم زودتر خوب شو که مامان طاقت مریضی تو رو نداره عسلم شنبه شب موقع خواب یه کم دست و پات گرم بود تبتو گرفتم دیدم 37.5 بود ، شب حدودای ساعت 3 بود که دیدم داری از تب زیاد می سوزی . زود بابا رو بیدار کردم و بهت استامینیفون دادیم و یه کم که شیر خوردی استفراغ کردی صبح باز هم استامینیفون دادم و بردیمت دکتر . دکتر که داشت به دانشجوهاش درس میداد گوشاتو معاینه کرد و گفت خانم چیزی نیست خوب میشه اومدیم که خونه تب شما خیلی بالا رفت و 40 شده بود بعد از ظهر بردمت دکتر خودت و دکتر گفت بچه داره تو تب میسوزه کم مونده تشنج کنه زود براش شیاف بزارید و بعد یه سری داروی دیگه داد و برگشتیم . الان سه روزه که شما همچنان ...

پسر دوست داشتنی مامان سلام عزیزم دیگه چیزی نمونده تا شما یکساله بشی فقط یه هفته روز تولد تو برای من بهترین روز دنیاست. عزیزم کارای زیادی بلدی مثل بوس کردن ، نانای کردن ، دس دسی کردن ، بای بای کردن ، فوت کردن و همچنین یاد گرفتی وقتی بهت میگیم دماغتو بکش بالا ، دماغتو میکشی بالا تقریبا تمام حرفامونو متوجه میشی . از لباسشویی و هرچیزی که صدا داشته باشه می ترسی نفسم ، عشقم ، همه دنیای من ، اسیر چشمای نازتم ، محتاج خنده هاتم ، تو اجابت دعایی به عشق تو زنده ام تمام هستی من       ...